آنسوي مغاك بيگذر

درد من از حصار برکه نیست . درد من همزیستی با ماهیانیست که دریا به ذهنشان هم خطور نکرده است

آنسوی مغاک بیگذر

همه‌ی آنانی که با ایشان درآمیخته‌ایم در جهانی ساخته شده از ناگفته‌های ما با ما می‌زیند. مگر کسی را یارای پیچیدن در جهان کلماتمان هست؟ تنها معدودی از افراد به حیطه‌ی گفته‌های ما نزدیک شده‌اند. و شاید هیچکس را راه به شعرهای ما نیست.

ما در جهان شعرهامان تنهای تنهاییم. بی هیچ کس . و سکوت‌هامان تنها بستریست که در آن با انسانها آمیخته‌ایم تا رنج تنهایی را بر خود آسان کنیم؛ و بلکه سخت‌تر !

نوشته شده در چهارشنبه ۱۴۰۲/۰۸/۰۳ساعت 1:51 توسط هارپوكرات| |


Design By : Night