آنسوي مغاك بيگذر
درد من از حصار برکه نیست . درد من همزیستی با ماهیانیست که دریا به ذهنشان هم خطور نکرده است
گزيده اي از سخنان امير المومنين حضرت علي عليه السلام : بسم الله الرحمن الرحيم . . . جهاد دري است از درهاي بهشت كه خداوند بروي گزيده هايي از دوستان خود گشوده است . و چون جامه ي تقوي است كه بر تن آنان پوشانيده ، و زره محكم الهيست كه آسيبي نبينند . هركه جهاد را واگذارد و ناخوشايند داند ، خداوند جامه ي خواري بر تن او ميپوشاند و فوج بلا بر سرش ميكشاند و او در زبوني و فرومايگي بماند . دل او در پرده هاي گمراهي نهان ، و حق از او روي گردان خواهد بود . به خواري محكوم است و از عدالت محروم . . . . شگفتا ! بخدا سوگند كه هماهنگي اين مردم در باطل خويش ، و پراكندگي شما در حقّ خود ، دل را ميميراند ، و اندوه را تازه ميگرداند . زشت باديد و از اندوه برون نيائيد . كه آماج تير بلائيد . بر شما غارت ميبرند و ننگي نداريد . با شما پيكار ميكنند و به جنگي دست نميگشائيد . خدا را نافرماني ميكنند و خشنودي مينماييد . . . اي نه مردان به صورت مرد ، و اي كم خردان نازپرورد . كاش شما را نديده بودم و نميشناختم . كه بخدا پايان اين آشنايي ندامت بود و دستاورد آن اندوه و حسرت . خدايتان بميراند ؛ كه دلم از دست شما پرخون است و سينه ام مالامال خشم شما مردم ِ دون ، كه پياپي جرعه ي اندوه به كامم ميريزيد و با نافرماني و فروگذاري جانبم ، كار را بهم درمي آميزيد . تا آنجا كه قريش ميگويد پسر ابوطالب دلير است اما علم جنگ نميداند . خدا پدرانشان را مزد دهاد ! كداميك از آنان پيش تر از من در ميدان جنگ بوده و نبرد دليران را آزموده است ؟ هنوز بيست سال نداشتم كه پا در معركه گذاشتم ؛ و اكنون ساليان عمرم از شصت فزون است . اما آنرا كه فرمان نبرند ، سررشته ي كار از دستش برون است . نهج البلاغه ـ خطبه ي 27
| Design By : Night |