آنسوي مغاك بيگذر
درد من از حصار برکه نیست . درد من همزیستی با ماهیانیست که دریا به ذهنشان هم خطور نکرده است
" الهئکم التکاثر . حتی زرتم المقابر " : شما را افزون طلبی ها سخت غافل کرده است . سخت دیوانه . شما را این تکثر گرایی و بیش خواهی نعمات دنیا ، این متاع افسونگر ، سخت پریشان و مست کرده است . مست شده اید و تا میعادگاه گورهایتان ، از این غفلت نمیخواهید که برون آیید . خود نمیخواهید . آن قبر تنگ و تاریک است که عاقبت شما را بهوش خواهد آورد . از چه رو اینگونه شتابان میتازید ؟ به امید بدست آوردن چه چیزی ؟ " کل نفس بما کسبت رهینه " : که آدمی در آنچه کسب میکند، گیر میکند . و تو وا خواهی ماند . در آنچه برای تو " در این سرای دجال " خلق گشت . " و الارض بعد ذالک دحئها . اخرج منها ماءها و مرعئها . والجبال ارسئها . متاعاً لکم و لانعامکم " : که ما زمین را گسترانیدیم برای تاختن و آب و چراگاهش را آشکار کردیم تا . . . چراکنندگانش بچرند درش . خوب بچرند ، که چه خوش چراگاهیست . و اما هرچند که کوهها پابرجا ماندند . . . اینها نعمتها و متاع هاییست برای شما و الاغ هایتان برای شما و گوسفندانتان اینها همه برای شماست و گاوهایتان شما و شترهایتان . . . . . حال باز هم بتازید . که ما گسترانیده ایم اش . تا آنان که اهل تاختن در لجنزارند ، بیشتر بتازند . باز هم بتازند که بزودی بر قبرهاشان جای میگیرند . چه عجیب سرخوشند در بدست آوردن متاعی که در کسب و مصرف آن ، با خران و گاوان مشترکند. آری ؛ اینها را ما برای شما و خرانتان آفریده ایم . " فأما من طغی و آثر الحیات الدنیا فإن الجحیم هی المأوی ." : مطمئن باشید هرآنکس که در برابر پروردگار آسمانها و زمین قد علم کرد و طغیان نمود ، و زندگی غفلتگونه ی دنیا را برای خود برگزید پس یقین کند که جایگاهی که به آن میرسد و در آن خواهد ایستاد ، همان دوزخ او خواهد شد. همان جایگاه را ما برایش دوزخش خواهیم کرد . ما دوزخش خواهیم کرد برایش . بگذار طغیان کند. بگذارش . . .
| Design By : Night |