آنسوي مغاك بيگذر
درد من از حصار برکه نیست . درد من همزیستی با ماهیانیست که دریا به ذهنشان هم خطور نکرده است
بگذارید بحث رو از ارتداد شروع کنم . ارتداد بر دو قسم است : ارتداد فطری - ارتداد ملی _ مرتد فطری : به کسی میگویند که در خانواده ای مسلمان بدنیا آمده ، پدر یا مادرش مسلمان بوده اند و بر فطرت اسلامی بدنیا آمده ؛ لیکن از اسلام برمیگردد. در روایات صحیحه ی منقوله از معصومین که بشرح ذکر میشود قتل این گونه مرتد واجب است . _ مرتد ملی : کسی که در خانواده ی کافر بدنیا آمده و سپس مسلمان شده و دوباره از اسلام برگشته است . البته اجرای حکم مرتد بر عهده ی حاکم اسلامیست و مردم سرخود نمیتوانند بدون اجازه ی وی حکم را اجرا کنند مگر به شرایطی که ذکر میشود . امام باقر علیه السلام میفرمایند : " کسیکه از اسلام برگردد و به آنچه بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده کافر گردد و سپس توبه نماید ، توبه اش پذیرفته نیست و قتلش واجب است . زنش به مجرد ارتداد از او جدا میشود و اموالش به ورثه او منتقل میشود . " امام صادق علیه السلام میفرمایند : " کسیکه به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دشنام دهد حکم او اعدام است و نیازی به رجوع به حاکم ندارد . " رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند :" کسیکه بیکی از پیامبران الهی دشنام دهد باید کشته شود ." ( بحار ج 79 ص 221 ) امام صادق علیه السلام میفرمایند : " پدرم مرا خبر داد که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : همه ی مردم در مورد من یکسانند . هرکس شنید که فردی مرا به زشتی یاد میکند ، بر او واجب است که دشنام دهنده را بقتل برساند و مسئله به دستگاه قضایی کشیده نمیشود . و اگر امر به محکمه هم رسید بر حکومت واجب است اهانت کننده به من را اعدام کند . " ( فروع کافی ج 7 ص 266 ) حسن ابن اسلم از امام باقر علیه السلام نقل میکند که فرمودند : به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر دادند مردی از طایفه ی هذیل شما را سب میکند و دشنام میدهد . پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به اصحاب فرمودند : چه کسی حاضر است سزای این شخص را بدهد ؟ دوتن از انصار اعلام آمادگی نمودند و به جانب دیار شخص روانه گشتند و پس از آنکه اطمینان یافتند آنکه یافته اند هموست سر وی را بریدند . " ( وسایل الشیعه باب حدالقذف باب 25 حدیث 3 ) امام صادق علیه السلام نقل میکنند که : پدرم بیمار بود و من بالای سرش حاضر بودم که فرستاده ی حاکم مدینه _ زیاد بن عبیدالله حارثی _ به نزد پدرم آمد و گفت : حاکم تو را طلب کرده است . پدرم برخواست و در حالیکه بمن تکیه کرده بود بر والی مدینه وارد گشت و دید که فقها ی مدینه جملگی حاضرند و سخن ازین است که جزای فردی که به پیامبر صلی الله علیه و آله اهانت کرده است چیست ؟ والی مدینه از پدرم پرسید که نظر شما چیست ؟ پدر خطاب به فقها گفت که شما چه میگویید ؟ گفتند : تادیب ، تعزیر ، تازیانه و حبس . پدرم فرمود : اگر فردی به یکی از اصحاب اهانت میکرد چطور ؟ گفتند همان حکم . پدرم فرمود : آیا بین پیامبر صلی الله علیه و آله و اصحابش فرقی نیست ؟ اهنت به پیامبر خدا و اهانت به دیگران در یک حد آست ؟! والی مدینه گفت : یابن رسول الله . به حرف اینان گوش مده . نظر خودت چیست ؟ اگر من بدنبال نظر اینان بودم دنبال شما نمیفرستادم . پدرم فرمود : " پدرم بمن خبر داد که پیامبر فرمود : اگر کسی شنید که فردی مرا دشنام میدهد و شماتت میکند ، بر شخص شنونده است که بی آنکه به حاکم مراجعه کند او را بکشد و اگر او را بنزد حاکم بردند بر او نیز لازم است که او را بکشد ." زیاد بن عبید الله با شنیدن این گفتار دستور قتل آن مرد را داد . ( وسایل الشیعه ج 18 باب 25 از ابواب حدالقذف حدیث 2 ) پس از فتح مکه توسط پیامبر صلی الله علیه و آله و تصرف نقاط استراتژیک آن ، همه منتظرند که ببینند پیامبر صلی الله علیه و آله با دشمن چه میکند ؟ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اعلام میکنند که همه مورد بخشایش و عفو قرار گرفته اند . حتی سردمداران کفر . ولی نه نفر هستند که خونشان مباح است . سه نفرشان قاتل هستند و باید قصاص شوند و شش نفر هم ادیب و شاعر و بازیگر هستند و هنرشان را در توهین و جسارت به ساحت مقدس نبوت بکار گرفته اند و آنها را اگر چه به پرده ی کعبه آویخته باشند بکشید . ( تاریخ یعقوبی ج 2 ص 59 ) علامه ی حلی میفرماید :آنکه بر پیامبر خدا دشنام دهد ، بر شنونده قتل او جایز است . و در این حکم فرقی بین کافر و مسلمان و نیز زن و مرد نیست . امام اسحاق از علمای اهل سنت نیز میفرماید : همه ی مسلمانان اجماع کرده اند که هرکس به خدا و رسولش دشنامی دهد کافر است . و ابن منذر نیز میگوید : اهل علم اجماع نموده اند که حد دشنام دهنده بر پیامبر ، کشتن است . محمد بن سحنون از علمای اهل سنت میفرماید : علما همه بر یک عقیده اند که دشنام دهنده بر پیامبر و یا جسارت کننده بر او ، کافر است و در قرآن وعده ی عذاب بر وی داده شده و مجازاتش کشتن است . و هرکس در کفر او شک کند خود کافر است . سخن را طولانی نمیکنم که حدیث از این قبیل بیش ازین بود . فقط قصد بر این بود که این مسئله روشن شود که صرف یک عقیده ، میتواند حتی تا مرحله ی اعدام بدون محاکمه هم پیش رود . بگذریم از این مقال . حال تاسف ازین است که اسلام عزیز و پیامبر عالیقدرش آنقدر مظلوم گشته اند که حتی خود مسلمانان به حفاظت از حریمشان شک میکنند ! عجیب است ؛ بر ذبح حسین علیه السلام میگرییم لیک بر ذبح اسلام عزیز که حسین خود قربانی زنده ماندن آن شده است تسخر میزنیم !! به چشم خود و به گوش خود اینهمه انتقاد و هجو بر ساحت مقدس اسلام و پیامبر عالیقدرش میشنویم و طپشی در قلبهای مرده مان حس نمیکنیم . گویی غیرت را از خون ما گرفته اند که از هجوهای آنان مانیز به اوج لذت و سرمستی میرسیم و جسارتهای آنان را در شبکه های ماهواره ای و فیلمها و نوشته جات و بیانیه ها و عملکردهاشان میبینیم اما باز هم بی اعتنا ، پز روشنفکری بخود گرفته و از اینکه مسائل را با دید باز و بیطرف !!!!!! مینگریم بحال خود غبطه میخوریم !!! عجبا بر دلهای ما و آه بر اسلام عزیز مظلوم که هرچه میخورد از خود ماست . میدانم که همین جهل ما به احکام دینمانست که عمل را از ماگرفته . میدانم حتی هستند کسانیکه با خواندن همین احادیث و روایات هم ، باز این امر را گران میبینند . گویی پیامبر نازنینمان را که رحمت برای عالمهاست ، نعوذ بالله بخاطر صدور این احکام ، سنگدل میدانند و صهیونیست و نوکران بلا منازعش را که با وجود نسل کشی هزاران ساله ، فرشته ی صلح جهانی هم نام گرفته اند !! از پیامبر هم مهربانتر میدانند چرا که اینان با کلام فریبنده ی خود که عالم را به سخره گرفته ، پیام صلح میدهد و برنده ی جایزه ی نوبل صلح هم میشوند ، لیکن براحتی به قتل عامهای خود ادامه میدهند و ابایی هم از آن ندارند ! نمیدانم واقعا میشود چشمها اینقدر غبار آلود شوند . گاهی باورش بسیار مشکل است . اما شده است . میبینیم . هرچند دیوانه کننده است . میگویند دروغ هرچه بزرگتر ، باورش آسانتر ! آه از این عصر گوساله ی دجال " اطلاعات " که بت پرستی را دوباره به شیوه ی مدرن خود ، برای انسان باز گرداند . . . ب بندم این پست را که بطول انجامید هرچند دل آرام نگرفت . . . مولای عارفان حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند که : پیامبر صلی الله علیه و آله آنچه را که در نظر خدا بزرگ بود در نظر بزرگ میداشت و آنچه در نظر خدا کوچک بود کوچک میشمرد . اگر چیزی محبوب خدابود محبوب او میشد و اگر چیزی مبغوض خدا بود مبغوض او نیز میشد . برای اثبات دشمنی شما با خداوند همین یک مسئله بس است که شما محبوب بدارید آنچه را که برای خداوند مبغوض است و مبغوض بدارید آنچه را که برای خدا محبوب است . وسلام علی من اتبع الهدی .
| Design By : Night |